loading...
سایت درسی|دانلودنمونه سوال|سوالات هفتم وهشتم نهم|پایه هفتم وهشتم نهم|نمونه سوالات دهم
مدیریت بازدید : 8049 سه شنبه 18 آبان 1395 نظرات (1)

باسلام خدمت ما دوستان عزیز؛

اینم معنی درسی سوم فارسی دهم.

امیدواریم نهایت استفاده را ببرید.

باتشکر

دریافت در ادامه مطلب

معنی درس سوم ادبیات دهم سفر به بصره

چـون بـه بصره رسـیدیم، از برهنگی و عاجزی بـه دیوانگان ماننده بودیـم و سـه مـاه بود که موی سـر، باز نکرده بودیم و میخواسـتم که َ در گرمابـه روم؛ باشـد کـه گـرم شـوم که هوا سـرد بود و جامـه نبود و مـن و بـرادرم هـر یک لُنگی کهنه پوشـیده بودیم و پـلاس پارهای در ّ پشـت بسـته از سرما. گفتم اکنون ما را که در حمام گذارد؟

  • خورجینکی ِ بـود کـه کتـاب در آن مـی نهادم، بفروختم و از بهـای آن د َ ر َ مکی چند، سـیاه، در کاغـذی کـردم کـه بـه گرمابهبـان دهـم، تا باشـد کـه ما را َ د َ مکـی زیـادت تـر در گرمابـه بگذارد که شـوخ از خود بـاز کنیم. چون آن درمکهـا پیش او نهادم، در ما نگریسـت؛ پنداشـت که مـا دیوانه ایـم. گفت«:بروید که هـم اکنون مـردم از گرمابه بیـرون میآیند،» و نگذاشـت که مـا به گرمابه دررویـم. از آنجابـا خجالـت بیـرون آمدیم و به شـتاب برفتیـم. کودکان بـر در گرمابه، بازی میکردند؛ پنداشـتند که ما دیوانگانیم. در پی ما افتادند و سـنگ میانداختنـد و بانـگ میکردند

  • مـا بـه گوشـه ّ ای باز شـدیم و به تعجـب در کار دنیا مینگریسـتیم ُ و مـکاری از مـا سـی دینار مغربی میخواسـت، و هیچ چاره ندانسـتیم؛ جز ِ آنکـه وزیـر ُ ملک اهـواز، که او را ابوالفتح علی بـن احمد میگفتند، مـردی اهـل بـود و فضل داشـت از شـعر و ادب، و هم کرمـی تمام، به بصـره آمـده بـود؛ پـس مرا در آن حال با مردی پارسـی کـه هم از اهل فضل بود آشـنایی افتاده بود و او را با وزیر، صحبتی بودی و این [مرد] ّ پارسـی هم دسـت تنگ بود و وسـعتی نداشت که حال مرا مرمتی کند. احـوال مـرا نـزد وزیـر بازگفـت. چـون وزیر بشـنید، مردی را با اسـبی نزدیک من فرسـتاد که «چنانکه هسـتی برنشین و نزدیک من آی.» من از بدحالی و برهنگی، شـرم داشـتم و رفتن مناسـب ندیدم. رقعهای نوشـتم و عذری خواسـتم و گفتم که «بعد از این به خدمت رسـم،». و ّ غـرض مـن دو چیـز بود: یکی بـی نوایی؛ دویم گفتم همانـا او را تصور شـود کـه مـرا در فضـل، مرتبهای اسـت زیـادت، تا چون بـر رقعۀ من ّ اطـلا ّ ع یابـد، قیـاس کنـد که مـرا اهلیت چیسـت، تا چون بـه خدمت او حاضـر شـوم، خجالـت نبـرم. در حـال، سـی دینار فرسـتاد کهاین را به بهای تن جامه دهید .

  • از آن، دو دسـت جامۀ نیکو سـاختیم و روز سـیوم بـه مجلس وزیر ّ شـدیم. مـردی اهـل و ادیـب و فاضل و نیکـو منظر و متواضع دیدم و متدین وخوش سـخن. ّ مـا را بـه نزدیـک خویـش بازگرفت، و از اول شـعبان تـا نیمۀ رمضان آنجا بودیـم، و آنچه، آن اعرابـی کـرای شـتر بر ما داشـت، به سـی دینار، هم ایـن وزیر بفرمود تا بدودادنـد و مرا از آن رنـج آزاد کردند

  • خـدای، تبـارک و تَعالـی، همـۀ بنـدگان خـود را از عـذاب قـرض و دیـن فـرج دهـاد، به ِّ حق ّ الحقو اَهلِ ِ ـه، و چـون بخواسـتیم رفـت، ما را بـه اِنعام و اِکرام به راه دریا گسـیل کرد؛ چنـان کـه در کرامـت و فراغ به پارس رسـیدیم. از برکات َ آن آزادمرد، که خـدای، ع َّ ز َ و ج َّ ل، از آزادمـردان خشـنود باد

  • بعـد از آنکـه حـال دنیـاوی ما نیک شـده بود و هر یک لباسـی پوشـیدیم، روزی به در آن گرمابه شـدیم که ما را در آنجا نگذاشـتند. چون از در رفتیم، گرمابه بان و هر که آنجا بودند، همـه بـر پـای خاسـتند و بایسـتادند؛ چندان کـه ّ ما در حمام شـدیم، و د ّ لا ّ ک و قیـم درآمدند و خدمـت کردنـد و بـه وقتـی کـه بیـرون آمدیم، هر َ کـه در مسـلَخ گرمابه بـود، همه برپای خاسـته بودند و نمینشسـتند، تا ما جامه پوشـیدیم و بیرون آمدیم، و در آن میانه [شـنیدم] ّ حمامـی بـه یـاری از ِ آن خـود میگویـد: «ایـن جوانان آناناند کـه فلان روز ما ایشـان را ّ در حمـام نگذاشـتیم». و گمـان بردنـد کـه ما زبان ایشـان ندانیم؛ من به زبـان تازی گفتم که:«راسـت میگویـی، مـا آنانیم که پلاس پارهها بر پشـت بسـته بودیـم». آن َ مرد خجل ّ شـد و عذرها خواسـت و این هر دو حال در مدت بیسـت روز بود و این فصل بدان آوردم تا مـردم بداننـد که ب ّ ه شـدتی که از روزگار پیش آید، نبایـد نالید و از فضل و رحمت کردگار، َ ج َّ ل َ جلالُه َ و َّ عمنَوالُـه ، نـا امیـد نباید شـد که او، تَعالی، رحیم اسـت

 

معنی درس سوم فارسی دهم

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط علی در تاریخ 1395/08/19 و 16:07 دقیقه ارسال شده است

ممنون عالی بود


پاسخ : خواهش


کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
شروع به کار سایت : 1394/8/8 ............................................................ کپی برداری از مطالب سایت کاملا قانونی و آزاد میباشد والا ارث بابا مون که نیست! .................. البته باید ازتون خواهش کنیم که منبع سایت را ذکر نمایید. درغیر این صورت گزارش خواهید شد! ............................................................ باتشکر مدیریت سایت درسی سید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 83
  • کل نظرات : 53
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 98
  • آی پی امروز : 19
  • آی پی دیروز : 56
  • بازدید امروز : 22
  • باردید دیروز : 97
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 119
  • بازدید ماه : 3,771
  • بازدید سال : 28,606
  • بازدید کلی : 496,539